برادرش چه خانواده ای داشت، آن مادر آن خواهر هر دو جذاب و خیره کننده به نظر می رسند. در کل خواهر از راه رفتن مادرش اذیت نمی شود، انگار نان نمی دهد، اما به برادرش دم دستی می دهد. من همچنین در دهان چنین خواهری میزنم، او میداند که چگونه میتواند بادکنک درست کند - درست تا گلولههای خروسش که بلعیده است. جای تعجب نیست که پس از یک ضربه خوب، کلاسیک ها شروع به کار کردند.
این یک جور درهم و برهم و نامنسجم یا چیزی شبیه به این است! اول، او خودش پر از آن بود، و تنها پس از آن به دوست لزبین خود زنگ زد تا با او کنار بیاید. آیا دعوت از یک دوست منطقی تر نبود؟ و رئیس کارمند را کتک زد، چرا دوست دخترش را هم دعوت نمی کند - به اصطلاح، هر دو طرف کار کند! و تماشای آن برای او جالب خواهد بود و خانم ها از آن لذت می برند. من فکر می کنم در این نسخه از قرقره خواهد بود بسیار جالب تر!